در اسارت بابل براي حفظ سنت يهود تورات را از حفظ ميخواندند. اين اولين جلساتي بود که تورات در آن تفسير ميشد. معلمان و مفسران تورات را سوفريم ميگفتند. از جمله سوفريمها عزرا بود که براي يهود خيلي مقام عظيمي دارد. عزرا يکي از کاتبان وحي بود که هم کتابت کرده و هم تفسير و تبيين ميکرد. يکي از کارهاي مهم وي تأسيس کنست هگدولا (مجمع کبير)بود. مجمع کبير تورات مکتوب را با نيازها تطبيق ميداد. در قرن سوم قبل از ميلاد شوراي سن هدرين تشکيل شد. در سن هدرين دانشمندان ديني و مردم عادي هم وجود داشت. در اين جلسات اختلافاتي پيش آمد که از دل آنها صدوقيان و فريسيان شکل گرفتند.
صدوقيان فقط تورات مکتوب را قبول داشتند و تفسير و تأويل را قبول نداشتند اما فريسيان تورات شفاهي را هم قائل بودند و تفسير و تأويل هم ميکردند. فريسيان در صدد برآمدند تا اسرار موجود در تورات شفاهي را از دل تورات مکتوب اثبات و تبيين کنند و اين کار منجر به شکلگيري تلمود شد.
تلمود از ميشنا و گمارا تشکيل شده است. ميشنا به معناي تکرار است. که شامل احکام شرعي بود که در ابتدا بصورت شفاهي تکرار ميشد. ميشنا جهت فراموش نشدن توسط ربي يهودا هنّاسي مکتوب شد.
ميشنا خود شش بخش دارد.
استفاده از ميشنا به سرعت گسترش پيدا کرد و خود احتياج به تفسير و تبيين پيدا کرد. تفسير و تبيين ميشنا گمارا ناميده شد. و هنوز در حال تکميل شدن است و تفسيرهاي جديد هم به آن اضافه ميشود. گمارا به معناي تکميل کننده است.
انواع تلمود:
تلمود فلسطيني در اواخر قرن چهارم ايجاد شد.
تلمود بابلي که پرحجم تر از تلمود فلسطيني است.
مضمون تلمود دو بخش است هلاخا شامل احکام و آگادا شامل اخلاق.

افزودن دیدگاه جدید